فقط برای یک لحظه...
شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۱ ب.ظ
فقط برای یک لحظه پیام آخری که برایم آمده بخوانید:
با سلام خدمت اقای نجارلو
من جوان قطع نخاعی هستم این دومین باری هست که براتون پیام میفرستم من یه روز جمعه برای اینکه از روستا برسم شهر و دربی تیم محبوبم را ببینم تو راه تصادف کردم و قطع نخاع شدم البته من مسافر بودم تو این 8سال هیچکس به دادم نرسید یه شب نشده من بدون درد سر به بالش بزارم ارزوم چند قدم برداشتنه حتی برا یه لیوان اب خوردن محتاج دیگرانم واقعا دیگه خسته شدم هیچکس به دادم نمیرسه پیش هر کسی فکر کنی رفتم از مسولین گرفته تا خیرین ولی .....دیگه دارم به این نتیجه میرسم که ادمهای مثل من حق زندگی کردن ندارن جون واقعا دیگه پول داروهامو هم ندارم روزی 8عدد سوند استفاده میکنم دونه ای پانصد تومن میدونی سوند چیه؟امیدوارم هیجوقت ندونی.البته این فقط یکی از داروهامه اول جوانیم زندگیم به باد رفت دیگه دارم اخرین تلاشامو میکنم چون کسی که داره غرق میشه به همه چی چنگ میندازه منم دارم اخرین چنگامو میندازم شاید دستم به تکه چوبی خورد و منم تونستم خودمو نجات بدم اگه که نه راحت میشم از هشت سال درد از هشت سال چشم تو دست یکی داشتن تا یه لیوان اب بده دستت از هشت سال چشم دوختن به سقف خونه از هشت سال دعا کردن که یه شب بدون درد بخوابی و از هشت سال.......میدونم خودکشی گناهه ولی مطمعنم درد و رنجش از همینی که هستم کمتره .
پ ن:
منکه هیچ حرفی برای /فتن ندارم فقط و فقط آرزو دارم با کمک هم بتوانیم کمکی بکنیم.
اگز مایل بودید خبرم کنید یاحق
۹۴/۰۹/۲۱